جدول جو
جدول جو

معنی تب بسیک - جستجوی لغت در جدول جو

تب بسیک
نوعی بازی محلی که تعداد بازیکنان آن حدود بیست نفر هستنداین.، از انواع بازی
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ازالۀ تب کردن به حیله و افسون بدون استعمال ادویه:
تا خون نگشادم از رگ جان
تبهای نیاز من نبستی.
خاقانی.
تب به تاب رشته می بندند هردم لیک او
هر شبی بندد به تاب رشته تب بر خویشتن.
سلمان (از بهار عجم)
لغت نامه دهخدا
کنده ی پشت آتش
فرهنگ گویش مازندرانی